آگاتا که از کودکی داستان تعریف کردن را دوست داشت، با خانوادۀ کوچکش در یک شهر تفریحیِ انگلستان زندهگی میکرد. دختر خُردسال با استعداد، دوستانش را دور هم جمع میکرد و ساعتها برایشان قصههای عجیبوغریب تعریف میکرد. همین ذوق و علاقهاش باعث شد مادرِ بافرهنگ و کمالاتش، به توانایی دخترش توجه کند، او را به … ادامه خواندن بانویی که عاشقِ قصهگویی بود
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.